سورن کی‌یرکگارد

ترجمه: سید محسن جلالی موسوی

مقدمه

سورن آبو کی‌یرکگارد[۱] (۱۸۱۳ تا ۱۸۵۵) فیلسوف و عالم الهیات دانمارکی قرن ۱۹ بود. با وجود انزوای نسبی در خلال زندگیش، هنگامی که کارهایش بعد از مرگ به آلمانی ترجمه شد، بسیار تاثیر گذار گردید.

او که بعضی اوقات بعنوان “پدر اگزیستانسیالیسم[۲]” مورد اشاره قرار گرفته، کارهایش نمایانگر واکنش دربرابر فلسفه هگلی[۳]  غالب آن روزگار است ( و دربرابر کلیسای دولتی[۴] در دانمارک)، و صحنه را برای اگزیستانسیالیسم مدرن مهیا کرده. متفکران نخستین اگزیستانسیالیسم مانند کارل جاسپرز[۵] (۱۸۸۳ تا ۱۹۶۹) و مارتین هایدگر[۶] و بعدتر، ژان -پل سارتر[۷]، بصورت گسترده ای بر تجزیه و تحلیل کی‌یرکگارد از درماندگی و آزادی بهره بردند.

هرچند، شمار گسترده ای از فیلسوفان دیگر، از کارل مارکس[۸] تا تئودر آدرنو[۹] (۱۹۰۳ تا ۱۹۶۹) تا لودویک ویتکنشتاین[۱۰]، نیز به این استاد اندیشه دانمارکی ادای احترام زیادی کردند.

او برای تمام عمر لوتری[۱۱] متعهد و طرفداری مهم برای دکترین ایمانگرایی[۱۲] بود، نظری که باور دینی بر ایمان و تجلی استوار است ، تا استدلال، خردگرایی یا الهیات طبیعی.

زندگی

سورن کی‌یرکگارد ( که در تلفظ انگلیسی شده کی‌ر-کِ-گارد گفته می شود) در خانواده ای دارا روز ۵ می ۱۸۱۳ در کوپنهاگ[۱۳]، پایتخت دانمارک زاده شد.

پدرش، مایکل پدرسن کی‌یرکگارد[۱۴]، یک بازرگان پشم و مردی خود ساخته بود، بسیار باهوش اما مالیخولیایی، مشوش و عمیقاٌ پرهیزکار، متقاعد که با گناهان شخصی اش در دوره جوابی دچار خشم خدا شده است؛ مادرش، آن سورن داتر لوند[۱۵]، بعنوان خدمتکار در خانه قبل از ازدواج با مایکل پس از مرگ همسر اول مرد، کار می کرد، و زنی ساکت، ساده، بی ادعا، با تحصیلات رسمی کم بود.

سورن فرزند هفتم و آخرین بود: پنج کودک در خردسالی مردند (که پدرشان درست کیفر گناهانش در نظر گرفت)، هرچند سورن و برادر بزرگترش، پیتر کریستین کی‌یرکگارد[۱۶] (کسی که اسقف لوتری تاثیر گذاری شد)، پیش بینی های تاریک پدرشان را محقق نکردند. با وجود مالیخولیای دینی ادواری پدرش و بار گناه سنگینی که او بر فرزندانش تحمیل می کرد، کی‌یرکگارد پیوند نزدیکی با پدرش را به اشتراک داشت، که حضور فکریش در میان کارهای او قایل تشخیص است.

 

کی‌یرکگارد، با وجود ثروت خانواده، بسیار سختگیرانه، در خانه لوتری سفت و سختی بزرگ شد. او آموزش کلاسیک را در مدرسه معتبر  سویک ویرچو[۱۷] در کوپنهاگ گذراند، جایی که در لاتین و تاریخ عالی عمل کرد، پیش از اینکه به مطالعه الهیات در دانشگاه کوپنهاگ در ۱۸۳۰ بپردازد. در دانشگاه، هرچند بیشتر بسوی فلسفه و ادبیات کشیده شد، و نوشته های فلسفی اش بصورت خودآگاهانه ادبی و طولانی بود. بعد از زمانی نسبتا سپری شده به هرزگی در سالهای اولیه دانشگاه، تا هنگام مرگ پدرش در ۱۸۳۸، او در سال ۱۸۴۱ با معادل دکتری، با تامین مالی تحصیلش، زندگیش بعد از آن، و نشر آثار اولیه اش از طریق میراث پدر، فارغ التحصیل شد.

در ۱۸۳۷، کی‌یرکگارد رجین اُلسن[۱۸] را ملاقات کرد و عمیقا عاشقش شد، دختر یک نماینده مجلس دانمارک. او در ۱۸۸۴۰ به آن دختر پیشنهاد ازدواج داد، اما بطور اسرارآمیزی نامزدی را کمتر از یکسال بعد در خلال فاصله زمانی مالیخولیا و افسردگی بهم زد. رجین بعدا ازدواج کرد و دانمارک را ترک گفت، اما آن دختر دلمشغولی و عشق زدگی اش باقی ماند.

بزرگترین اثر او احتمالا، “این/ یا آن[۱۹]“، در ۱۸۴۲ درخلال یکی از اقامتهای کوتاه کی‌یرکگارد در برلین (تنها سفر خارجی او نوشته شد، بغیر از سفر کوتاهی به سوئد) نوشته شد، و در ۱۸۴۳ منتشر گردید. فوراٌ این بعنوان یک اتفاق ادبی مهم قلمداد شد، هرچند منتقدان خودش را نیز داشت. “ترس و لرز[۲۰]” در اواخر ۱۸۴۳ منتشر شد، که به دنبال آن سریی از مقاله هایی با نقد فلسفه محبوب گورگ هگل[۲۱] آمد. واکنش بیشتر تفسیری او به بعضی دیدگاه های ضعیف در روزنامه هزل دانمارکی ” کورسر[۲۲]” به حملات کلامی، طرد اجتماعی و حتی استهزا در خیابان کپنهاگ منجر شد.

از ۱۸۴۶ به بعد، تمرکز کی‌یرکگارد از نقد هگل به نقد از نفاق عالم مسیحی ( از آن منظورش موسسه کلیسا و دین کاربردی جامعه او بود، تا خود مسیحیت) و مدرنیته و دید کم عمق و بی شور آن از دنیا بطور عمومی منتقل شد. در سالهای پایانی کی‌یرکگارد، از ۱۸۴۸، او شروع به یورش ادبی ماندگار به کلیسای سیاسی دانمارک از طریق آثار علمی، مقاله های روزنامه و یک سری از جزواتی که خود منتشر کرده نمود.

کی‌یرکگارد در ۱۱ نوامبر ۱۸۵۵ در بیمارستان فردریک[۲۳] کپنهاگ، احتمالا از عوارض افتادن از درخت هنگامی که پسربچه ای بود درگذشت.

آثار

نویسندگی و سبک ادبی شگفت آور کی‌یرکگارد، طنز[۲۴]، هزل، استقبال[۲۵]، شوخ طبعی[۲۶]، جدل[۲۷] و روش پرسش پاسخی[۲۸] از “ارتباط غیر مستقیم´برای عمیق کردن شور انگیزی درگیری موضوعی ذهنی خواننده با موارد وجودی[۲۹] بکار می برد. او در بستر دسته بندی های فلسفی، روانشناسی، ادبی و الهیاتی (شامل دلشوره، درماندگی، مالیخولیا، تکرار، درونگرایی، طنز، صحنه های وجودی، گناه موروثی، تعلیق کلامی اخلاق، پاردوکس مسیحی، بیهودگی[۳۰]، تکرار واژگان، عمومی/استثنایی، قربانی کردن، عشق بعنوان وظیفه، اغوا، ارتباط اهریمنی و غیر مستقیم) تفسیر می پرداخت. در تمام آثارش سقراط و عیسی مسیح را اسوه هایش قرار داد، و دید که چگونه کسی زندگی را بعنوان معیار در حقیقت بودن بزید.

آثار نخستین کی‌یرکگارد، تز دانشگاهیش، “در مفهوم طنز” ۱۸۴۱ و “این/یا آن” ۱۸۴۳، هر دو انتقاد شخصیتهای بزرگ اندیشه فلسفی غرب بودند (سقراط در اولی، و گورگ  هگل در دومی)، و نمونه خایی از سبک بی همتای نوشتار کی‌یرکگارد بودند.

در “این/یا آن” ، او نوشت که دو راه در زندگی وجود دارد، “زیبایی شناسانه” ( بر پایه لذتهای گذرای حسی، چه اندیش ورزانه و یا فزیکی) و “اخلاقی” (بر پایه کدهای اخلاقی و بی نهایت یا ابدی). او تفاوتی گسترده بین راه های زندگی زیبایی شناسانه و اخلاقی، شامل اینکه آزادی انسانی ریشه ای زیبایی شناسانه بصورت گریزناپذیر به “اضطراب” (ترس)، ندای بی نهایت، و سرآخر درماندگی منجر می شود. هنگامی که این فهمیده شود، شخص ممکن است وارد گوی اخلاقی گردد.

بعدا در ۱۸۴۳، او “ترس و لرز” را منتشر کرد، که همراه با “این/یا آن”، شاید بهترین کتاب او است. با تمرکز بر داستان خواست ابراهیم به قربانی کردن اسحاق، این کار ( مانند “تکرار[۳۱]” در همان سال)، به ورای زیبایی شناسی و اخلاق می رود، و صحنه بالاتری را در نردبان پرسش و پاسخ جدلی[۳۲] معرفی می کند، که دین است. آن کتاب روش سومی از زندگی را، امکان زندگی با ایمان در دنیای مدرن را با پافشاری بر اهمیت فردیت[۳۳] و ایجاد مفهوم حقیقت موضوعی ذهنی[۳۴] شرح می دهد. این آثار موارد اساسی در اخلاق و فلسفه دین، مانند طبیعت خدا و ایمان، ارتباط ایمان با اخلاق و اخلاقیات، و دشواری متدین واقعی بودن را به بحث می گذارد.

آثار او از ۱۸۴۴ تا ۱۸۴۶ ( نوشته شده با اسم مستعار)، شامل “پاره پاره های فلسفی[۳۵]” (۱۸۴۴)، “مفهوم ترس[۳۶]” (۱۸۴۴)، “صحنه هایی از روش زندگی[۳۷]” (۱۸۴۵) و،  مخصوصا، اثر سترگ” ضمیمه نتیجه گیری  غیر علمی برای پاره پاره های فلسفی[۳۸]” (۱۸۴۶)، حتی بیشتر بر درک نقیصه های فلسفه هگل تمرکز می کنند و پایه ای برای روانشناسی وجودی[۳۹] را شکل می دهند.

دوره دوم نویسندگی او، شامل آثاری مانند “دو عصر: یک بررسی ادبی[۴۰]” (۱۸۴۶)، “کتابی درباره آدلر[۴۱]” (که پس از مرگ نویسنده در  ۱۸۷۲ چاپ شد) ، “گفتمانهای مسیح[۴۲]ی” (۱۸۴۸)، “آثار عشق[۴۳]” (۱۸۴۷)، ” تهذیب گفتمانها در روحهای گوناگون[۴۴]” (۱۸۴۷) و “بیماری تا سرحد مرگ[۴۵]” (۱۸۴۹)، بیشتر بر دورویی درک شده و کم عمقی عالم مسیحیت[۴۶] و جامعه مدرن  بطور عموم متمرکز می شوند. او برای ارائه مسیحیت چنانکه او گمان می کرد باید باشد، و تشویق به پذیرش مسیح بعنوان یک پارادکس مطلق تلاش کرد.

از حدود ۱۸۴۸ تا مرگش، کی‌رکگارد یک هجوم ادبی مداوم بر کلیسای سیاسی دانمارک را، با کتابهایی مانند “عمل در مسیحیت[۴۷]” (۱۸۵۰، که او خود مهمترین کتاب خود در نظر می گرفت)، “برای خود آزمایی[۴۸]” (۱۸۵۰) و “محاسبه برای خویشتن تو[۴۹]” (متشر شده بعد از مرگ نویسنده در ۱۸۷۶)، انجام داد و یک سری از جزوه هایی که خود منتشر کرد با نام “لحظه[۵۰]” ، که سعی در توضیح طبیعت حقیقی مسیحیت، با مسیح بعنوان اسوه اش، و معرفی دوباره مسیحیت در عالم مسیحیت نمود.

[۱] Søren Aabye Kierkegaard

[۲] Existentialism

[۳] Hegelian philosophy

[۴] state church

[۵] Karl Jaspers

[۶] Martin Heidegger

[۷] Jean-Paul Sartre

[۸] Karl Marx

[۹] Theodor Adorno

[۱۰] Ludwig Wittgenstein

[۱۱] Lutheran

[۱۲] Fideism

[۱۳] Copenhagen

[۱۴] Michael Pedersen Kierkegaard

[۱۵] Ane Sørensdatter Lund

[۱۶] Peter Christian Kierkegaard

[۱۷] Civic Virtue

[۱۸] Regine Olsen

[۱۹] Either/Or

[۲۰] Fear and Trembling

[۲۱] Georg Hegel

[۲۲] The Corsair

[۲۳] Frederik’s Hospital

[۲۴] irony

[۲۵] parody

[۲۶] humor

[۲۷] polemic

[۲۸] a dialectical method

[۲۹] existential issues

[۳۰] the absurd

[۳۱] Repetition

[۳۲] dialectical

[۳۳] the individual

[۳۴] subjective truth

[۳۵] Philosophical Fragments

[۳۶] The Concept of Dread

[۳۷] Stages on Life’s Way

[۳۸] Concluding Unscientific Postscript to Philosophical Fragments

[۳۹] existential psychology

[۴۰] Two Ages: A Literary Review

[۴۱] The Book on Adler

[۴۲] Christian Discourses

[۴۳] Works of Love

[۴۴] Edifying Discourses in Diverse Spirits

[۴۵] The Sickness Unto Death

[۴۶] Christendom

[۴۷] Practice in Christianity

[۴۸] For Self-Examination

[۴۹] Judge for Yourselves

[۵۰] “the Moment”

Søren Kierkegaard Books

See the additional sources and recommended reading list below, or check the philosophy books page for a full list. Whenever possible, I linked to books with my amazon affiliate code, and as an Amazon Associate I earn from qualifying purchases. Purchasing from these links helps to keep the website running, and I am grateful for your support!

Reference: https://www.philosophybasics.com

 

اشتراک گذاری :